بلایای اپوکسی

بلایای اپوکسی – هر حرفه ای اپوکسی فصلی سهم منصفانه خود را دارد.
حتی اگر تمایل داریم این لحظات را محاصره کنیم و به راحتی فراموش کنیم، اینها در واقع لحظه هایی هستند که ما را به حرفه ای های جدی تبدیل می کنند.
اینها تجربه های یادگیری است که به ما اجازه می دهد پوست خاصی در بازی کسب کنیم.
تک تک پروژه ها چیز جدیدی را به من یاد داده است.
هر پروژه دارای شرایط مختلف، بسترهای مختلف، شاید کارگران مختلف و انتظارات متفاوتی از مشتری باشد.
من در اینجا لیستی از 7 داستان که در سالهای اپوکسی من اشتباه پیش رفته اند را گردآوری کرده ام.
اشتباهاتی که برای من بسیار گران تمام شد (بعضی اوقات در هزاران یورو گمشده)، اما این اشتباهات همچنین به من کمک کرده است تا ایده های جدید را تدوین کنم و به دیگران بیاموزم که چگونه اپوکسی ها را بکار گیرند.
با تشکر از این اشتباهات، من قادر هستم پروژه های مشکل دار و پرچم های قرمز را از یک مایل دورتر مشاهده کنم.
( بلایای اپوکسی )

شماره 1 – اپوکسی چسبنده

این پروژه برای یک شرکت بزرگ چند ملیتی بوده است، مانند یک مارک خیابان بزرگ اصلی، و بگذارید فقط بگوییم که ما بسیار خوش شانس بودیم که مشکل روی کت پایه و نه روپوش رخ داده است.
همانطور که روز بعد از پایین آمدن کت پایه، کف را بازرسی کردیم، متوجه شدیم منطقه مرطوب و چسبنده است.
منطقه ای که به اندازه کافی بزرگ است که یک قلم اپوکسی را تشکیل می دهد.
واضح بود که منطقه مورد نظر هرگز بهبود نیافته بود.
برگشتیم و تمام اجزای A و B باقیمانده را حساب کردیم.
و جای تعجب نیست که یک جزء B اضافی نیز وجود داشت.
ظاهرا در حین مخلوط کردن یکی از کارگران فراموش کرده بود که سفت کننده آن تخته را اضافه کند.
( بلایای اپوکسی )

شماره 2. فراموش کردن جارو و خلاء کف

این یکی از آن پروژه هایی بود که خیلی طولانی به طول انجامید و همه ما فقط می خواستیم آن را به پایان برسانیم و با آن به پایان رسید.
ما همچنین مشتری بسیار کنترل کننده ای داشتیم و میکرو مدیریت می کرد همیشه نظر خود را در مورد چگونگی انجام کارها بیان می کرد.
(منظور من این نیست که به شما بگویم که چگونه کار خود را انجام دهید اما …)
کارما روشی خنده دار دارد که همیشه اطمینان حاصل کند که چنین مشتریانی به اشتباه پیش می روند.
به هر حال پس از انجام شن و ماسه نهایی، ما فقط نیاز به پوشاندن پوشش و “خارج شدن از آنجا”.
اما به دلیل سوءاستفاده، هیچ کس در حقیقت گرد و غبار  را جارو نکرد و خالی کرد. (!)
من می توانم این را ببخشم، اما نمی توانم کارگرانی که از روکش بالایی استفاده می کردند را ببخشم و این واقعیت را که کف آن غبار آلود است رد کردم.
دو روز بعد، ما برای بازرسی از کف خشک شده برگشتیم، و متوجه شدیم که این بافت مات عجیب و غریب پر شده از گرد و غبار کوچک و ذرات آوار است.
( بلایای اپوکسی )

شماره 3. روکش های شفاف ، کشش سطحی و حباب

بگذارید فقط بگوییم که من اولین درس خود را در زمینه تنش سطحی و دهانه گرفتم.
کتهای شفاف این تمایل به شکل گرفتن چشم ماهی و دهانه دارند.
و گرچه من می توانم با اضافه کردن مقداری نازک تر مشکل را برطرف کنم، اما فهمیدم که کت های تمیز تمایل به تشکیل حباب هایی دارند که نمی روند!
تا به امروز دوست دارم از کت های شفاف خودداری کنم.
در حقیقت، این یکی از دلایلی است که من نسبت به این آخرین شوق کفپوش اپوکسی 3 بعدی بسیار تردید می کنم.
( بلایای اپوکسی )

شماره 4- فکر کردن که یک روکش شفاف و مقاوم در برابر اشعه ماوراء بنفش از اپوکسی زیر آن محافظت می کند

همه ما می دانیم که اپوکسی مقاوم در برابر اشعه ماوراء بنفش نیست و دیر یا زود شروع به زرد و گچ می کند.
(به تهیه کنندگان اعتماد نکنید که ادعا می کنند اپوکسی مقاوم در برابر اشعه ماوراء بنفش دارند – آنها یا به شما چیز دیگری می فروشند که اپوکسی نیست، یا دروغ صریح دارند).
ما یک بار مشغول کار در این تراس بودیم که در طول روز در معرض آفتاب زیادی قرار داشت.
و این در مکانی در یونان بود که خورشید در سال 330 روز می درخشد.
(هرکسی که در تابستان به یونان رفته است می داند خورشید چقدر می تواند قوی باشد)
بنابراین من فکر کردم می توانم یک کت شفاف مقاوم در برابر اشعه ماوراء بنفش را روی اپوکسی اعمال کنم.
تصور می کردم که از آنجا که این روکش در برابر گچ مقاوم است، از اپوکسی زیر آن محافظت می کند.
آنچه که به وقوع پیوست این بود که آفتاب از بالای پالتو عبور کرده و شروع به گچ زدن اپوکسی زیر آن می کند.
آنچه که به وقوع پیوست این بود که آفتاب از بالای پالتو عبور کرده و شروع به گچ زدن اپوکسی زیر آن می کند.
جالب اینجاست که در یک منطقه که تراس هرگز در معرض تابش آفتاب قرار نگرفت، کت شفاف واقعاً گیر کرده بود و در واقع یک مبارزه واقعی برای از بین بردن آن بود.
من این درس را یاد گرفتم که به جای آن از یک پوشش بالای رنگ در برابر اشعه ماوراء بنفش مناسب استفاده کنم.

شماره 5- هنگامی که بروشور پیتزا روی اپوکسی مرطوب فرود آمد

( بلایای اپوکسی )
سایت پروژه در یک خیابان تجاری شلوغ بود.
و طبقه اپوکسی تمام راه را به سمت ورودی اصلی رو به خیابان رفت.
در حالی که یک کف بزرگ به نظر میرسیم و در را قفل می کنیم، با کار خوبی که انجام دادیم خوشحال شدیم.
دو ساعت بعد، کسی که پروانه پیتزا را توزیع می کند، به طور اتفاقی یک بروشور را زیر درب می اندازد.
و آن پرواز به پوشش می چسبد (آاااخ!!!).
مسخره ترین قسمت توضیح برای مشتری بود که رفع کف آن نیاز به وصله کردن قسمت خاص و یا پوشش مجدد کل کف دارد.
هیچ کس دوست ندارد هنگام ورود به فروشگاه یک لکه بزرگ روی زمین داشته باشد.

شماره 6. مخلوط آخرین بسته با حلال بیش از حد فقط برای ماندگاری آن

من واقعاً در سایت نبودم که این اتفاق افتاد.
اما من قبلاً این کارگر را داشتم که همیشه بسیار متفکر بود و همیشه از انتخاب های او مطمئن بود (البته او هرگز اشتباهات خود را نپذیرفت).
بنابراین ما این یک پروژه را داشتیم که در پایان کارکنان متوجه شدند که مقادیر مورد نیاز کف را اشتباه محاسبه کرده اند، و در نتیجه محصول باقیمانده برای پوشاندن 7-8 متر مربع باقی مانده کافی نبود، بنابراین او قبل از تصمیم گیری بدون من، تصمیم اجرایی گرفت.
یک تصمیم بسیار احمقانه.
( بلایای اپوکسی )
او اساساً اپوکسی باقی مانده را در حلال غرق کرد تا مطمئن شود که می تواند منطقه را تحت پوشش خود قرار دهد.
نتیجه نهایی کاملاً وحشتناک بود.
با افزودن این حلال زیاد، سطحی با تغییر رنگها، لکه ها و تکه های تصادفی کوارتز که شبیه گل بوده.

شماره 7. پوشیدن کفش های اسپیس بر روی اپوکسی نرم.

بسیار خوب، این یکی از اتفاقات اخیر من دوباره شرم آور است.
دما کاملاً کم بود و اپوکسی در خشک شدن آهسته بود.
کت پایه را گذاشتیم و روز بعد برگشتیم تا روکش را اضافه کنیم.
من یک کارگر داشتم که آن منطقه را با کفش های چرخدار می چرخاند.
مشکل این بود که (یک ساعت بعد متوجه شدیم) که سنبله ها اثراتی را از دست می دادند زیرا اپوکسی روز گذشته هنوز نرم بود.
در بعضی مناطق، قسمتهای کمی از اپوکسی از هم جدا می شدند و با اپوکسی جدید به دام می افتند.
( بلایای اپوکسی )
نتیجه یک فاجعه بود و ما به پایان رسیدیم که نیاز به دوباره پوشش دادن همه چیز داشتیم.
به عنوان یک یادداشت اختتامیه، من توصیه می کنم که پرونده ای را با همه ی پیام رسان های خود، چه بزرگ و چه کوچکتر از پیام های خود، نگه دارید.
این می تواند کاملاً دردناک باشد و یادآوری شرایط سخت و استرس زا به شما کمک کند.
اما داشتن یک رویکرد منظم برای ردیابی اشتباهات خود و مواردی که اشتباه پیش رفته اند، ابزاری عالی برای آموزش کارگران جدید و آموزش کارکنان خود در مورد خطرات احتمالی است.
بنابراین در آخر دوست دارم از شما بشنوم.
آیا داستانهای خوبی برای گفتن دارید؟
به نظر شما ممکن است کسی از این مقاله بهره مند شود؟
لطفاً آنرا به جلو هدایت کنید.
و یک چیز دیگر … اگر احساس می کنید باید دانش خود را در کف اپوکسی بهبود بخشید، دوره آنلاین ما ساده ترین و سریعترین راه برای انجام آن است.